*مبنای مالیات، تعداد دنبالکنندگان است یا درآمد حاصل از تبلیغات؟
یکی از بحثهایی که در صحبتهای مخالفین مالیات بر اینفلوئنسرها مطرح میشود این است که چرا به جای مالیات بر درآمد، مالیات بر تعداد دنبالکنندگان تنظیم شده، این موضوع حتی در یکی از رسانههای اقتصادی به عنوان خطای مالیات بر اینفلوئنسرها طرح شده در حالی که این افراد در اشتباه هستند و فقط کافیست متن این مصوبه مطالعه شود.
مبنای مالیاتگیری درآمد حاصل از تبلیغات است، اینکه چه افرادی وارد حیطه بررسی این موضوع میشوند؟ باید گفت: اولا کاربرانی که بیش از نیم میلیون دنبالکننده دارند و دوما درآمد از مسیر این حضور در فضای مجازی دارند و سوما اینکه این درآمد حاصل از تبلیغات باشد.
مبنای اخذ مالیات درآمد است و نه تعداد دنبالکنندگان؛ افرادی که دنبالکننده بیش از نیم میلیون نفر دارند، اما بواسطه آن درآمدی کسب نمیکنند مخاطب مالیات بر اینفلوئنسرها نیستند.
اگر هر یک از این شروط نباشد، فرد وارد گردانه بررسی برای پرداخت مالیات نمیشود، مبنای اخذ مالیات درآمد است و نه تعداد دنبالکنندگان؛ عدهای به اشتباه تصور میکنند مجلس دنبال اخذ مالیات برای صاحبان حساب کاربری بالای ۵۰۰ هزار دنبال کننده با هر عنوانی است. افرادی که دنبالکننده بیش از نیم میلیون نفر دارند، اما بواسطه آن درآمدی کسب نمیکنند مخاطب مالیات بر اینفلوئنسرها نیستند.
افرادی که دنبال کننده بیش از ۵۰۰ هزار نفر دارند و بواسطه حساب کاربری خود صاحب درآمد هستند، موظف به پرداخت مالیات میشوند؛ مانند کارمندان و معلمان. معلمی که حقوق بسیار کمی میگیرد و برای آن تلاش بسیاری میکند موظف به پرداخت مالیات است؛ لذا افرادی با دنبالکننده زیاد که تبلیغات انجام میدهند و درآمد کسب میکنند مانند هر شهروند دیگری و ایرانی دیگری مشمول مالیات بر درآمد میشوند.
اینفلوئنسرهای پردرآمد چطور شناسایی میشوند؟
یکی دیگر از مسائلی که به عنوان ابهام مطرح میشود، نحوه شناسایی درآمد هر اینفلوئنسر است که باید مجدد به خود متن مصوب مجلس ارجاع داده شوند؛ این متن توضیح میدهد مالیات بر مبنای خوداظهاری اخذ خواهد شد؛ بدین معنی که خود اینفلوئنسرها به عنوان مخاطب این قانون به صورت خود اظهاری درآمد سالیانه خود را اظهار کنند.
در کنار سازوکار طراحی شده برای خود اظهاری که مجلس در مصوبه آورده است؛ سازمان امور مالیاتی به عنوان مجری این مصوبه میتواند از سازوکارهای دیگری برای افزایش دقت و شفافیت این موضوع استفاده کند، از جمله سامانه مودیان مالیاتی؛ سازمان مالیاتی میتواند در آییننامه اجرایی این مصوبه تعیین کند، هزینههای تبلیغاتی مودیان مالیاتی که تبلیغات خود را به اینفلوئنسرها میدهند و هزینه میکنند در صورتی مقبول است و سازمان امور مالیاتی آن را میپذیرد که مورد تأیید اینفلوئنسرها باشد.به عنوان مثال مودی مالیاتی ادعا میکنم صد میلیون بابت تبلیغ در اینستاگرام به یک شخص اینفلوئنسر پرداخت کرده است، این مبلغ به عنوان درآمد برای شخص اینفلوئنسر لحاظ میشود؛ برای فراهم کردن بستر این موضوع سامانه مودیان مالیاتی به صورت کاملا الکترونیکی و برخط وجود دارد و ما میتوانیم درآمد این افراد را از مسیر خوداظهاری خودشان در کنار اظهار کسب و کارهایی که به این افراد هزینه پرداخت کردهاند لحاظ کنیم.
* آیا آماری در خصوص تعداد اینفلوئنسرهای پرمخاطب وجود دارد؟
قیمت استوریهای تبلیغاتی عدد بین ۵ میلیون تا ۱۰ میلیون است و برای پستها عددی بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون است.
بله تعداد افرادی که دنبالکننده بالای نیم ملیون نفر دارند مشخص است؛ در داخل کشور یک هزار و سیصد اینفلوئنسر بالای نیم میلیون دنبال کننده داریم. سازمان امور مالیاتی میتواند با استفاده از هوش مصنوعی تعداد اینفلوئنسرهایی که مشمول قانون مالیاتی میشوند را شناسایی کند و پس از آن از افراد بخواهد برای هر پست و استوری که به عنوان تبلیغات منتشر میشود را تگ تبلیغات بزنند و بواسطه آن تعداد پستها و استوریها شمرده شود و برای پرداخت یک نرخ تعیین شود؛ قیمت استوریهای تبلیغاتی عدد بین ۵ میلیون تا ۱۰ میلیون است و برای پستها عددی بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون است.
برای این فرآیند میتوان از فناوری هوش مصنوعی بهره گرفت؛ حتی نیروی انسانی میتواند این کار را انجام دهد و اجرایی شدن این روند بسیار آسان و شدنی است؛ استفاده از باتها که میتوان در فضای مجازی طراحی کرد و باتها تعداد تگهای تبلیغاتی را شمارش کنند و اگر اینفلوئنسری تبلیغ کند و تگ تبلیغ را به پست یا استوری خود اضافه نکند به عنوان فرار مالیاتی شناسایی شود.
سازوکارهای صحتسنجی و اجرای مالیات بر اینفلوئنسرها مشخص است و درنیا سابقه دارد؛ اکثر کشورهای در حال توسعه از اینفلئونسرها مالیات دریافت میکنند؛ ترکیه دو سال است این طرح را اجرا کرده است، عربستان با وجود تمام درآمدی که از نفت دارد از این دسته از افراد مالیات دریافت میکند و امارات نیز همین روند را دارد. لذا اجرای این طرح تنها با یک هزار و ۳۰۰ نفر در ایران نیز ممکن است و اگر حرفهایی مبنی بر غیر قابل اجرا بودن این طرح زده میشود حرف کارشناسی به نظر نمیآید.
در بحث مالیات، تکلیف اینفلوئنسرهای خارج از کشور چیست؟
در قدم اول مالیات از افراد داخل کشور گرفته میشود؛ در مرحله دوم هر شهروند ایرانی که قصد کار با کاربر ایرانی دارد و از کسب و کار داخل ایران بواسطه تبلیغات در صفحه اینستاگرام درآمد کسب کند مشمول طرح مالیاتی میشود؛ اگر این افراد تمایلی به پرداخت مالیات نداشته باشند به دلیل فرار مالیاتی به عنوان فرد مجرم شناخته میشوند و حساب بانکی خود و اطرافیانشان با حکم قضایی رصد و حتی ممکن است مسدود شود؛ ورود و خروج این افراد نیز ممکن است با صلاحدید مراجع ذیربط و قوه قضاییه دچار موانعی شود.
در ترکیه افرادی که صفحه ترکی ندارند و مخاطب ترکی ندارند به شرط حضور بیش از ۶ ماه در این کشور موظف به پرداخت مالیات هستند.
فردی که مالیات پرداخت نمیکند طبیعتا تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد و اینفلوئنسرهایی که خارج از کشور هستند، در همان کشوری که سکونت دارند موظف به پرداخت مالیات هستند؛ اگر اینفلوئنسری به دلیل عدم پرداخت مالیات از کشور خارج شود، در جایی که سکونت میکند نیز موظف به پرداخت مالیات است؛ به عنوان مثال ترکیه از کاربرانی که از محل تبلیغات درآمد دارند مالیات میگیرد حتی افرادی که صفحه ترکی ندارند و مخاطب ترکی ندارند به شرط حضور بیش از ۶ ماه در ترکیه موظف به پرداخت مالیات هستند؛ پرداخت مالیات اینفلوئنسرها یک پدیده جهانی هست و هیچ کس امکان فرار از آن را ندارد.
*آیا سازوکار اخذ مالیات از اینفلوئنسرها میتواند برای خود این کاربران پرمخاطب هم مزایایی داشته باشد؟
نکته مهمی که در بسیاری از انتقادهای طرح و دیده نمیشود این است که این مالیات بستری مناسب برای شروع تعامل حاکمیت و دولت کشور با یک پدید جدید به نام اینفلوئنسری است که حالا تبدیل به یک کسب و کار هم شده است؛ این دو صنف یعنی دولت و اینفلوئنسرها از یکدیگر مطالباتی دارند؛ مثلا دولت خواستار شفافیت مالی و درآمدی و پرداخت مالیات سالانه از این قشر جدید است و درمقابل اینفلوئنسرها خواستار حمایت حقوقی از آنها وکمک در تأسیس صنف و ارائه سرویسهای بانکی و پرداختی به آنها است؛ این دو گروه با وجود مطالباتی که از یکدیگر دارند تا به حال بستری برای آغاز و ایجاد گفتوگو بین آنها وجود نداشته است.
اینفلوئنسرها خواستار حمایت حقوقی از آنها وکمک در تأسیس صنف و ارائه سرویسهای بانکی و پرداختی به آنها است. ساز و کار مالیاتی کمک بزرگی به تحقق این خواسته است.
مالیات بر اینفلوئنسرها بهانه خوبی است که این دو گروه در یک بستر شروع به طرح خواستهها و مطالبات از یکدیگر کنند و این یک موضوعیست که آغاز یک رویداد مهم است و آن این است که ما باید با پدیدههای نوظهور در کشور به صورت ایجابی و نه سلبی برخورد کنیم و برای برخورد ایجابی باید زمینه تعامل فراهم باشد و درحال حاضر چه زمینه و بهانهای بهتر ازینکه ما در این سالها که کشور تحت فشا کاهش درآمدهاست، از این کسب و کار جدید که گردش مالی یک هزار میلیارد در سال را دارد در مقابل سرویسهای حاکمیتی و دولتی از آنها مالیات بگیرد تا این تعامل به وجود آید و شکل بگیرد.